ریشه روشنایی

ریشه های روشنایی میشکافد صخره شب را...

ریشه روشنایی

ریشه های روشنایی میشکافد صخره شب را...

.......

...قرار بود تاریخ پریروز(شنبه) و ساعت حدودا یازده شبش برای این پست درج شود ولی نشد...پرید...

ملالی نیست دوباره مینویسم نوشتنی ها را باید نوشت...مثل آنشب که نمیشودولی...

گفتنی کم نیست برای این ویرانه سرا ...به هر طرف که مینگری نبودنهاییست که باید باشند که باید میبودندبه هر طرف که مینگری سر مایه هاییست که به یغما میروند...هویتی که لگد مال میشود هموطنانی که...

آنشب اما از بزرگ زنانی نوشته بودم که امروز در بندند...میگویند جرمشان به ورطه نابودی کشاندن این ویرانه سراست این را گفتند اما نگفتند که اینجا جرم است حرفها وکارهایی که خوش نیاید به مزاقمان مهم نیست که چقدر صحیح باشد  که فریاد عدالت خواهی و حق طلبی باشد...نگفتند که اینجا به خطر افتادن منافع ما برابر با به خطر افتادن این دیار است و این یعنی جرم یعنی همان زندانهای مخوف...

دنیا پیش رویت تاریک میشود وقتی میشنوی دوستانت,هموطنانت, به کثیف ترین شکل ممکن مجازات میشوند.وقتی میخوانی از شکنجه هایشان شک میکنی به معنای انسانیت...افسوس که شرم دارم ازگفتنش اگر نه که میگفتم شنیده هایم را ...گفتن بلاهایی که به سر مادرانی  می آورندکه باید کنار فرزندانشان باشندومهرشان را ارزانی وجود دلبندانشان کنند...دخترکانی که همه وجود پدر و مادرانشان هستند که باید از بهترین سالهای عمرشان لذت ببرند که جوانی کنند اما

کی ما دانستیم جوانی کردن چیست؟

جرمشان چیست که مجازاتش اینگونه سنگین است...اینگونه به دور از انسانیت که غبار غم جای برق نگاهشان نشسته و مینشیند؟

واما ما که حتی نمیخواهیم به یاد بیاوریم دوستانمان را...

نمیدانم چه جوابی دارم برای نگاههای پر از سوالشان زمانی که به چشمانم مینگرند...


پ.ن1:منظور پست آزاده زنانیست که در جریان حوادث پس از انتخابات 88 دستگیر شدند...وامروز میشنویم ازبلاهایی که همان سربازان گمنام معروف به سرشان می آورند...

پ.ن2:خیلی با خودم کلنجار رفتم برای یک تیتر مناسب ولی هیچ به ذهنم نیامد...عنوانش با شما...

پ.ن3:قرار بود جای این پست با پست دیگری به روز باشم ولی چیزهایی شنیدم که این پست ارجحیت داشت به هر مطلب دیگری...کاری که باید زودتر از اینها انجام میگرفت و من سهل انگاری کردم.

پ.ن4:گفتنی ها کم نیست من و تو کم گفتیم...دیدنی ها کم نیست من و تو کم دیدیدم...چقدر این شعر وصف حال این روزهایمان است.