ریشه روشنایی

ریشه های روشنایی میشکافد صخره شب را...

ریشه روشنایی

ریشه های روشنایی میشکافد صخره شب را...

سیاست بازی یا بازیِ سیاست...

اینکه  آقای روحانی رییس این جمهورِیِ ویرانه شد،عقیده دارم دلیلش خواسته مردم و احترام به انتخابشان نبود،که این رفتارها زیادی غریب است با آنهایی که انتخابات را مدیریت کردندو نظارت،بلکه این از همان گاهی هاییست که  منافع مردم و سردمداران مملکتی را در یک راستا قرار میدهد،از همان گاهی هایی که در سیاست اتفاق می افتد. 

هنوز معتقدم  انتخابات  دراینجا وابسته به معادلات دیگریست و در این این دوره نیز در شمارش آرای صندوقها پیش از هر چیزی و خاصه نظر مردم منافعی در نظر گرفته شده که لابد در خطر بوده و بدین واسطه با یک تیر چند نشان هم زده شده(که حتما از امامان جمعه و فلان نماینده مجلس و... زیاد شنیده اید.)

هنوز هم  بد بینم به صندوقها..


 اوضاع یه جوارایی غیر معمول  به نظر نمیرسد؟ 


پ.ن1:اما دارم سعی میکنم امیدوارانه به رییس دولت یازدهم نگاه کنم و خوش بین باشم...


پ.ن2:ریدر دیگه امروز و فردا بسته میشه و صد حیف...ولی برای خواندن پستهای جدیدِ جاهایی که دوستشان دارید میتوانید از سایت www.inoreader.com استفاده کنید،البته به خوبیِ گودر که نیست ولی از هیچی بهتره و راه خوبیست برای داشتن دوستانتان... 

پ.ن3:اش_غالگر یکی از آن وبلاگهاییست که خیلی دوستش دارم، عاشقانه ها  و نوعِ خاص نگارش نویسنده اش(جنابِ رزمی)بسیار به دلم مینشیند.

نظرات 9 + ارسال نظر
ع.رحیمی جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 16:58 http://parsimehr.mihanblog.com

سلام خواهر خوبم
مدتی است که برای ارسال یادداشت جدید دچار مشکل هستم.یعنی بخش درج مطلب نمی آید و یک کادر مستطیلی بسیار کوچک در بخش یادداشت جدید می آید و اگر مطلبی بگذارم منتشر نمی شود.آیا شما هم همین مشکل را داری!؟ممنون میشم اگر بتوانی راهنمائیم کنی.نمی دانم برای رفع این مشکل چه کنم.ممنون و سبز باشی

ع.رحیمی جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 17:01 http://parsimehr.mihanblog.com

شرمنده از این کامنت اشتباهی!واقعاْ شرمنده...

هیچ ایرادی نداره رفیق...

ایزدیار جمعه 14 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 21:07 http://ezadyar91.blogsky.com

با سلام به شما خواهر گرامی
اینکه حاکمیت، ساز و کار انتخابات را طوری سامان داده است که در نهایت همان مهرۀ خودش از صندوق ها بیرون بیاید نکته ای است که هیچ تردیدی در آن نیست! اما گاهی ارادۀ مردم بر این قرار می گیرد که از همان مهره های حاکمیت برای برآورده ساختن مطالبات و آرزوهایشان بهره بگیرند!!! این همان به نظر من تکرار مکررات بیهوده ای است که لااقل چندین بار تجربه و آزموده شده و نتیجه ای هم نداشته است.اگر شما نیز با من هم عقیده باشید در دو دورۀ خاتمی و دورۀ اول احمدی نژاد همین مسأله را شاهد بودیم؛ اما ثمرۀ و نتیجۀ این دوازده سال برای مردم چه بود!؟من نمی دانم ما مردم چند بار باید آزموده را بیازماییم!؟ آیا بهتر نیست تصمیم دیگری گرفته و راه های دیگر را هم بیازماییم؟سبز باشی خواهرم
جالبه که این بنده خدا «ع.رحیمی»هم از ادبیاتی مانند من استفاده کرده است!

چه کار کنیم دیگه،خواهریم دیگه:دی-فکر کنم خیلی شبیه خواهرا هستم:دی
در رابطه با ساز و کار انتخابات و مهره انتخاب شده با شما هم عقیده ام.
بله،اصول این مملکت تغییر نخواهد کرد فرقی هم نمی کند که چه کسی روی کار بیاید.مشکل مردم هم بیشتر فروعات است و بخاطر همین است که دریک حرکت دایره وار به دورخود میچرخیم...
سلامت باشید...

پسر جمعه 21 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:29 http://iamman.blogfa.com

باز هم تابستان
باز هم من داغ
بدون حوا می جنگم با
داغی و تابستان

به جنگتون ادامه بدین و البته کامنتهای با ربط برای پست ها بگذارید...

ایزدیار جمعه 21 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:37 http://ezadyar91.blogsky.com

با سلام به شما خواهر گرامی
با «سه خبر» به روزم.امید که از نظرات و رهنمودهای شما هم مثل همیشه بهره مند باشم.سبز باشی خواهر خوبم

سلام.

هوشنگ جمعه 21 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 13:33

با سلام
از ابتدا با متن شما مخالفم
به نظر من خواسته حکومت آقای روحانی نبوده و نیست، بلکه حکومت و حضرت نظام!!! به این توافق رسیدند که به حداقل خواسته رضایت بدن تا گرفتار حداکثر ها نشن.
در پاراگراف دوم با شما موافقم، این قصه ی معامله کلان بود که گفتگو کننده ارشد ما خاتمی و هاشمی بودند و برای صحت حرفم از گفته های تاجزاده شاهد میارم در صورت نیاز.
به نظرم حقیقت قصه اینه آقای نظام به این نتیجه رسیدن که دیگه نمیشه جلوتر رفت و خطر داره و قبول کردن که مقداری از قدرتشون رو با دیرگان شریک بشن، این اتفاق یه شراکته، شراکت درصد بسیار بالایی از مردم و نخبگان با آقای نظام و قطعا این شراکت به مفهوم حل مساله نیست، مگر عقل حاکم بشه و امیدوارم این روند به حکومت عقل منجر بشه.
در مورد پاراگراف سه، مگر خواسته ما چیه، ما حکومت قانون رو میخوایم و بس، حتی همین قانون هشت الهفت!
میخوایم حقوقمون محترم شمرده بشه و ...
اگر این حقوق هر روزی محترم شمرده شد، دیگه اصلاحات ریز باقی میمونه
قدرت خودمون رو دست کم نگیریم و البته حماقت آنان را
در چهار سال گذشته عملکرد متناقض و احمقانه باعث ریزش عظیمی در میان ایشان شد، هر فضای بازی به سرعت توسط جامعه آگاه پر میشه و این فضا دیگه قابلیت تخلیه نداره، فشار بسیار زیادی وجود داره که هیچ حکومتی قادر به پس زدن اون نیست.
نگاه کنید دیگه حتی کسی جواب شریعتنداری رو نمیده
همه میدونن چی میخوان و لزومی نمیبینن جواب اون رو بدن
اصلا همین روحانی هم برای اونها، مگه با رفتن روحانی اتفاق خاصی میفته؟
جامعه خیلی قوی شده برعکس چیزی که خیلیا فکر میکنن
این جامعه قابلیت سرکار رفتن رو به شدت از دست داده
شاهدش واکنشهای بسیار عقلانی این جامعه در مورد مسائل حاد دینی و اختلافیه
جامعه به شدت بسیط شده و اراذل به شدت غیر موجه شدن، این در واکنشهای مردم به کلام ایشان دیده میشه!
سال 88 اشتباه استراتژیکی صورت گرفت و این اشتباه باعث پمپاژ اصلاحات در تمام نقاط کشور شد
جالبه که عامل انتحاری دیروز چابهار هم ایرانی نبوده، یعنی توی ایران این حرکات هیچ خریداری نداره!!!
مردم به دنبال افقهای روشنی در حال حرکت هستن، چه بخوان و چه نخوان!
به صندوقها بدبین باشیم ولی به قدرت خودمون خوشبین!
اوضاع به شدت غیر معمول به نظر میرسه، ولی تفسیر ما با هم در این مورد متفاوته، شب پنج شنبه قبل از انتخابات در همه کشور همان شعارهای سال88 شنیده شد، درست بعد از پیام خاتمی در حمایت از روحانی.
اینا همش سیگناله، اگه دوست ندارن بگیرن اختیار با خودشون!
پن1: شاید من از شما هم به روحانی بدبین تر باشم ولی امیدوارم
پن2: سال 88 ریدر چه فرشته ای بود
پن3:قدری خواندم
پن4:متن ادیت نشد، حال نداشتم

سلام...
همین گرفتار حداکثر نشدن ها،همینی که خودتان گفته اید یعنی در نظر گرفتن منافعی که در خطر بودنش حس شده،لزوما نه بدین معنا که روحانی انتخاب حضرت نظام بوده...
تاجزاده را همیشه میخوانم...
مشکل حل مساله است و حاکم شدن عقل،شراکتهایی که راه به جایی نبرد به درد نمیخورد و چه بسا که باعث رکود و متوقف شدن حرکت رو به جلویی هم بشود...

حتی به همین قانون اساسی درب و داغون خودمون هم که عمل کنند خوبه و راضییم.

اوشان که بی بصیرتی را در بالاترین سطحش به رخ کشیدند و تمام...آگاهی مهمترین مشکل این مردم است ، البته تغییراتی نسبت به گذشته داشته اند ولی آنقدر زیاد و کافی نبوده که بشود راجع بهش نظر مساعد داشت...

برخلاف آنچه شما گفته اید جامعه خیلی هم قوی نشده و هنوز قابلیت سرکار رفتن رو داره،عقلانیت بی شک عنصر گم شده این جامعه است رفیق،در مورد مسائل دینی بیشتر...

پن1:مخاطب بدبینی من آقای روحانی نبودها...
پن2:ریدر را خیلی دوست داشتم ولی از یک مدتی به بعد دیگه ازش اصلا استفاده نکردم،فکر میکنم دو،سه سالی میشه...
پ.ن3:خوب کردین...
پن4:چه خوشحال:دی

مهدی شریفی یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 16:14 http://mehdisharifi2.mihanblog.com/

نه رفیق، بدبین نباش. طرف مقابل باخت. اگه انتخابات دست احمدی نژاد نبود یه جور دیگه میشد. بای اولین بار فایده ی دعوای آقایان به ملت رسید.
گر چه روحانی آش دهن سوزی نیست. اما همین که دیگرانی که بسیار بدتر از اون بودند رئیس جمهور نشدند باید خوشحال باشیم.
خیلی وضع بهتر نخواهد. اما فکر می کنم بدتر از این نمیشه

بدبین نبودن به این دم و دستگاه سخت ترین کار دنیاست...
در رابطه با پیروزی آقای روحانی تعبیرو تفسیر زیاد شنیده ام،اینکه کدام درستر است فهمش آسان نیست...
دعواهای بین آقایان که هیچ وقت برای مردم نفعی نداشته،هرچند که دلمان از این دعواها خنک شد،تا این بار را ببینیم...
دلم به روحانی خوش نیست ولی نا امید هم نیستم...
مشکل این وضع فراتراز عوض و بدل شدن ریس جمهورهای راست و چپیست...

ایزدیار یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:52 http://ezadyar91.blogsky.com

سلام خواهر خوبم
احوال شما؟ امیدوارم ماه رمضان برای شما میمون و مبارک بوده و تا حالا به شما سخت نگذشته باشه.انشاءالله طاعات و عبادات شما هم مقبول درگاه ایزد منان قرار گرفته باشه.اما راستش مزاحم شدم یه کمکی از شما بگیرم!!! چه کمکی؟ حقیقتش، موندم ما باید آب بخوریم یا بصیرت!؟ گفتم شاید شما بتونی این مشکل و حل بکنی.از شما چه پنهون من که بدجوری متحیر موندم!ممنون میشم یه کمکی به من بکنی! سبز باشی خواهرم

ابهر.زنجان شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:15 http://www.ensanvaensaniyat.blogfa.com/

امان از دست بالایی ها


به امید روزهای برتر و بهتر و آبادی و آزااادی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد